میزگرد موافقان و مخالفان احیای وزارت بازرگانی






لینک کوتاه : https://kdlfu.ir/?p=2178

میزگرد موافقان و مخالفان احیای وزارت بازرگانی

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، عباس پاپی‌زاده نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون کشاورزی در میزگردی که در خبرگزاری فارس برای بررسی لایحه ضرورت احیای وزارت بازرگانی و تفکیک بخشی از اختیارات از وزارت جهاد کشاورزی برگزار شد، گفت: تجارب شکست‌خورده تفکیک به نوعی تاکنون آسیب‌رسان بوده؛ چراکه تا الان بیش از ۱۰ بار این ادغام و تفکیک‌ها صورت گرفته است. وزارت صنعت، معدن و تجارت یک‌بار در بخش‌های دیگر ادغام شده و باید پرسید این مسئله ناشی از چیست؟

آیا اگر ما یک‌بار دیگر ادغام و تفکیک دیگری انجام دهیم، مشکلات حل می‌شود؟ قطعاً با تجاربی که ما از گذشته داریم من فکر نمی‌کنم چنین اتفاقی بیفتد. پیشنهادی که ما داریم این است که بله!‌ ساختار فعلی نواقصی هم دارد، اما الزاماً نباید راه رفته گذشته را تکرار کنیم.

بالاخره در گذشته مسئولان و کارشناسان نشسته‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که وزارت بارزگانی به‌طور جداگانه خیلی نمی‌تواند برای وضعیت کشور ما مفید باشد. حتماً دلایل کارشناسی خاصی داشته‌اند که ما آن دلایل را هم مطالعه کرده‌ایم و ببینیم کسانی که آن زمان از این ادغام دفاع کردند، چه دلایلی داشته که دوباره آن را تکرار نکنیم.

*نقاط ضعف بخش بازرگانی ربطی به ادغام تفکیک ندارد

باید پرسید آیا سازمان توسعه تجارت زمانی که در وزارت بازرگانی وقت برقرار بود، توانست ما را به تراز تجاری مثبت برساند؟ نه! و آیا اکنون توانسته است؟ الآن هم نه!

یک اشکالی وجود دارد که ربطی به جدا بودن یا ادغام شدن دو بخش ندارد. ما باید آن را پیدا کرده و برطرف کنیم. ما اکنون فراتر از بحث اینکه دولت رأی اکثریت را آورده و باید با رأی اکثریت آن را حمایت کنیم، بحث‌ سیاست‌های کلان ابلاغی مقام معظم رهبری را داریم. دولت در راستای سیاست‌های کلان ابلاغی باید حرکت کند. سیاست‌های اقتصاد مقاومتی بحثی نیست که مربوط به یک سال و یا یک دولت باشد. یک استراتژی از سوی نظام که ضد تحریم‌ها هم هست را در برمی‌گیرد و ما باید ساختار را با توجه به این سیاست کلان طراحی کنیم و برنامه‌ریزی‌ها را با ساختار بالادستی ببینیم که آیا ساختار تولید و تجارت ما چه در بخش صنعت و چه در بخش کشاورزی در راستای اقتصاد مقاومتی هست؟

ما در تولید و اقتصاد بحث زنجیره تولید را داریم. الان بسیاری از کشورها به این نتیجه رسیده‌اند که زنجیره تولید از تأمین نهاده تا تولید و توزیع باید در بخش مربوطه بیشترین تأثیر را از تصمیم‌گیران بپذیرد. منِ وزیرِ جهاد کشاورزی وقتی می‌خواهم مرغ تولید کنم، اما واردات کنجاله سویا در اختیارم نیست! مگر بحران سال‌های ۹۱ و ۹۲ را فراموش کرده‌ایم، که تجار چه بحثی را در ارز مبادله‌ای به وجود آوردند.

*پاسکاری وظایف بازرگانی بخش کشاورزی نتیجه اجرای ناقص قانون تمرکز

منِ وزیر جهاد کشاورزی برنامه‌ریزی کردم و تولید را هم انجام دادم، الان تولید را چه کنم؟ محصول تولیدشده روی دستم مانده است. تولیدکننده داخلی را روی بحث تنظیم بازارش چه باید بکنم؟ برای صادراتش چه باید بکنم؟ آیا تا زمانی که منِ وزارت جهاد کشاورزی ورود نکرده بودم،‌ صادرات مرغ، گوشت و محصولات کشاورزی درست انجام می‌شد؟ قطعاً نه!

و ما مشکلات جدی در این زمینه داشتیم. ما درواقع وزیر جهاد کشاورزی و وزیر صنعت، معدن و تجارت را در مجلس خواستیم و سؤال کردیم که چرا وضعیت به این‌گونه است؟ چرا وضعیت کشاورزان و محصولات کشاورزی به این‌گونه است و واقعاً کسی پاسخ‌گو نبود.

وزارت صنعت، معدن و تجارت می‌گفت؛ خب، موضوع بخش کشاورزی مربوط به همین بخش است و وزارت جهاد کشاورزی هم می‌گفت این بحث تجاری و بازرگانی است و به من ربطی ندارد. من مسئول تولید هستم و بروید از مسئولش سؤال کنید و ما نمایندگان واقعاً در این قضیه مانده بودیم. حالا نه‌تنها ما، خودِ کشاورز هم سردرگم بود و حتی خود وزرا در کابینه دولت هم در این زمینه اختلاف‌نظر داشتند.

*تصمیمات هیجانی دولت تحت تاثیر فشار افکار عمومی

فارس: همه کابینه دولت به‌عنوان سرنشینان یک کشتی در دولت نشسته‌اند، آیا نمی‌خواهند منافع مردم پیگیری شود؟ نمی‌شود که بگوییم به من ربطی ندارد و من همین جایی که نشسته‌ام را سوراخ می‌کنم و کاری به دیگران ندارم. آیا به نظر شما استراتژی کلی حاکم بر این دو وزارتخانه تهیه شده است؟

پاپی‌زاده: ما یک اشکال ساختاری هم در خود دولت داریم؛ بحث من الآن، دولت فعلی یا دولت خاصی نیست. همیشه ما نمایندگان مجلس هم حتی تحت تأثیر و فشار افکار عمومی هستیم. دولت در دو هفته گذشته تا اکنون تحت تأثیر فشار برای تأمین محصولی مانند پیاز است که حالا باید امشب سریع تصمیم‌گیری کند که این فشار را تخلیه کند و اگر قانونی تنظیم کرده که این اختیار را به وزارت جهاد کشاورزی می‌سپارد و وزارت جهاد کشاورزی می‌گوید برای تأمین محصولی مثل پیاز نباید وارد شود.

*ستاد تنظیم بازار اختیارات وزیر جهاد کشاورزی را دور می‌زند

دولت از طریق ستاد تدبیر یا ستاد تنظیم بازار اختیارات وزیر جهاد کشاورزی را دور می‌زند؛ یعنی ثبت سفارشی که وزارت جهاد کشاورزی باید دستورش را بدهد را دور می‌زند و فرد دیگری آن را دستور می‌دهد. آن‌هم بنا به مصلحت‌هایی که به فراخور زمان اتفاق می‌افتند و ما تصمیم‌گیران کشور تحت تأثیر آنی و لحظه‌ای افکار عمومی هستیم.

برگردیم سر بحث اصلی! پاسخگویی وزرا در بخش کشاورزی و بازرگانی واقعاً به معضلی تبدیل شده بود و در نتیجه برنامه‌ریزی هم برای رفع این معضل وجود نداشت. ما دو بحث در وزارت بازرگانی داریم، یکی تأمین ارز مورد نیاز تجارت و دیگری بحث واردات و حمایت از تولید داخل.

*ما به دنبال وزارت بازرگانی بدون اتکا به درآمدهای نفتی هستیم

آیا ما در ساختار قبلی و وجود وزارت بازرگانی، تراز تجاری‌مان مثبت بود؟ و آیا اگر درآمدهای نفتی، منبع سهل‌الوصول و مفت و بدون چک‌وچانه را که همیشه از طریق فروش نفت در اختیار وزارت بازرگانی قرار می‌دادیم، حذف کنیم آیا وزارت بازرگانی که آقایان می‌گویند باید احیا شود می‌تواند ادامه حیات دهد؟ من می‌گویم نه!

وزارت بازرگانی وسیله‌ای شده که ما منبعی در اختیارش قرار می‌دهیم، منبع را سوراخ می‌کند و با یک شیبی به‌سوی واردات سوق می‌دهد. وزارت بازرگانی که ما دنبال آن هستیم وزارتخانه‌ای است که ارز موردنیاز واردات را هم خودش تأمین کند، مثل خیلی از کشورهای دیگر. اگر قرار است ۱۰۰ میلیارد دلار واردات انجام دهد، باید ۱۰۰ میلیارد دلار هم صادرات داشته باشد و در این میان تعادلی اتفاق می‌افتد که هیچ‌وقت در طول تاریخ ۴۰ ساله‌ای که من مطالعه کرده‌ام اتفاق نیفتاده است. مضاف بر آنکه اکنون با توجه به اینکه تحریم هم هستیم، به سمتی می‌رویم که برخی تمایل‌شان به واردات بیشتر است و کسی که واردات بیشتری انجام می‌دهد، موفقیت آن را برای خودش موفقیت محسوب می‌کند که من رفتم هواپیما خریدم. گندم خریدم و من در بازاری که تحریم هستیم فلان جنس را خریدم و آوردم و این یک عملکرد موفق برای وزارت بازرگانی محسوب می‌شود.

*تاکنون برنامه‌ریزی برای واردات با استفاده از ارز صادراتی نداشته‌ایم

دوم اینکه؛ آیا واقعاً برای تولید در وزارت بازرگانی برنامه‌ریزی‌ کرده‌ایم؟ ما در خارج از کشور بازار هدف شناسایی کرده‌ایم که بگوییم مثلاً بازار روسیه با ۱۴۰ میلیون نفر جمعیت را مطالعه کرده‌ایم که ببینیم چقدر محصول کشاورزی نیاز دارد؟ که من‌ِ وزارت بازرگانی ظرفیتی را برای آن شناسایی کرده باشم و بعد بیایم کانال را از بازار داخلی ایران به بازار روسیه طراحی کنم تا به صورت ایمن هم از نظر منابع، هم از نظر تأمین اعتبار و پیشگیری از قوانین دست‌وپاگیر گمرکی و حتی قرنطینه را حل کنم، بعد بگویم آقای کشاورز  ما از ابتدای پاییز که روسیه دچار سرمای شدید می‌شود، از شما این نوع محصولات را به این میزان می‌خواهیم که فلان‌قدر هم برای کشور ارزآوری دارد که بعد من با همان ارز صادراتی از روسیه و کشورهای حوزه قفقاز غلات و دانه‌های روغنی را بخرم و وارد ایران کنم؟ چنین برنامه‌ریزی واقعاً‌ نبوده است.

بهرامی ارض‌اقدس: بعد از اجرای قانون تمرکز بوده.

*اختیارات قانونی وزیر جهاد را به زور از نعمت زاده گرفتیم

پاپی‌زاده: نواقص را عرض می‌کنم. اول اینکه؛ آن اختیاراتی که طبق قانون تمرکز باید به وزیر جهاد کشاورزی بدهند، نمی‌دهند تا جایی که یک سال و نیم بعد از تصویب قانون انتزاع توانستیم قسمتی از قانون تمرکز را اجرا کنیم، چرا؟ چون دولت دچار اختلاف نظر بود و آقای نعمت‌زاده در واگذاری اختیارات به وزیر جهاد کشاورزی مقاومت می‌کرد تا جایی که آقای حجتی به کمیسیون کشاورزی می‌گفت اختیاراتم را به من نمی‌دهند. نهایتاً اعضای کمیسیون کشاورزی امضا جمع کردند و وزیر صنعت، معدن و تجارت را تهدید به استیضاح کردند تا ایشان در کنار آقای حجتی در کمیسیون کشاورزی مجلس نشستند و ما صورت‌جلسه کردیم که تا فلان تاریخ شرکت بازرگانی دولتی باید تعیین‌تکلیف شود.

*کانتینر حمل سبزی و صیفی‌جات نداریم 

کل تجارت ما با روسیه ۳۰۰ میلیون دلار است. منِ کشاورز خودم محصول را تولید می‌کنم، خودم وارد تجارت می‌شوم و خودم باید بارم را تحویل دهم. منِ نماینده عضو کمیسیون کشاورزی مجلس سه بار تاکنون برای بررسی‌ها به روسیه رفته‌ام که یک‌بار آن به همراه آقای حجتی وزیر جهاد کشاورزی بوده است.

در سفر با ایشان آقای حجتی گفتند اگر مرغ ۴ هزار و ۵۰۰ تومانی‌مان را بتوانیم در روسیه ۸ هزار تومان بفروشیم، کلاهمان را هم می‌اندازیم هوا!

گفتیم آقای وزیر! محصولی مانند «شوید» در دزفول و بوشهر کیلویی هزار تومان است، درحالی‌که در مسکو کیلویی ۴۵ هزار تومان است و با حضور ایشان رفتیم و در بازار روسیه قیمت گرفتیم. اما برای صادرات همین محصول از دزفول به روسیه کانتینر مخصوص حمل سبزیجات نداریم و کشاورز خودش به روش خودش کالایش را صادر می‌کند.

بهرامی ارض‌اقدس: اتفاقاً ما بحث‌مان همین است که تولیدکننده باید خوب تولید کند و این بازرگانان هستند که باید امر تجارت را انجام دهند.

آل‌اسحاق خطاب به پاپی‌زاده: پس شما قبول دارید که بحث تجارت تخصصی است و متخصص باید آن را انجام دهد.

*محصولات ایرانی را با پاکت سیگار و یخ برای تجارت با روسیه بسته‌بندی می‌کنند

پاپی‌زاده: این یک درد است! تجار ما می‌روند پاکت‌های سیگار را می‌خرند، آب معدنی یخ‌زده را هم می‌خرند، یک لایه آب‌معدنی، یک لایه پاکت سیگار که داخل آن شوید تازه قرار می‌دهند،‌ دور آن را چسب می‌زنند و در گونی می‌گذارند. الآن سبک تجارت‌مان با روسیه این‌گونه است که ۱۵ روز طول می‌کشد جنس به روسیه برسد. نتیجه آن می‌شود که محصول درجه سه ترکیه در عرض ۸ ساعت وقتی به روسیه می‌رسد، می‌شود درجه یک و محصول درجه یک ما بعد از ۱۵ روز وقتی می‌رسد می‌شود درجه سه.

بهرامی ارض‌اقدس: مشکل تجارت ما لجستیک، بسته‌بندی و حمل‌ونقل هوایی است.

*رشد صادرات بخش کشاورزی در ۴ سال اخیر

پاپی‌زاده: من توضیح می‌دهم. این سبک را ۳۰ سال است که داریم مشاهده می‌کنیم و مربوط به این ۴ یا ۳ سال نیست. اتفاقاً شما از گمرک آمار این ۴-۳ ساله را بگیرید،‌ صادرات محصولات کشاورزی به عراق، روسیه و کشورهای خلیج فارس به‌شدت افزایش یافته است. گواهش تراز تجاری بخش کشاورزی است که از منفی ۸٫۲ میلیارد دلار به منفی ۳٫۱ میلیارد دلار رسیده است.

بهرامی‌ ارض‌اقدس: علت افزایش صادرات فقط ادغام وظایف بازرگانی در بخش کشاورزی است؟

پاپی‌زاده: بله. یکی از علت‌هایش ادغام وظایف وزارت بازرگانی در وزارت جهاد کشاورزی است!

بهرامی ارض‌اقدس: برخی نکات کلیدی است. وقتی شما در مورد آن صحبت می‌کنید، ما نمی‌توانیم سکوت کنیم؛ چراکه سکوت ما به مفهوم تأیید سخنان شما تلقی می‌شود.

پاپی‌زاده: اما در نهایت اینکه، زنجیره تولید یعنی از تأمین نهاده تا تولید و توزیع یک بحث اقتصادی است، بنده هم ۴ واحد اقتصاد کشاورزی خوانده‌ام و حداقل متوجه نمودارهای تولید و توزیع می‌شوم. آقای بهرامی فرمودند که ما باید بحث اشتغال و معیشت را با هم پیش ببریم، ما این را قبول داریم، اشتغال در کجا شکل می‌‌گیرد؟ در تولید! یعنی ما باید تولید را تقویت کنیم که اشتغال شکل بگیرد و قدرت خرید مصرف‌کننده بالا برود و ما هم بتوانیم کالایمان را بفروشیم و از رکود خارج شویم.

با توجه به این رکود ما باید قدرت خرید مردم را افزایش دهیم. وقتی زنجیره تولید شکل بگیرد، واسطه‌ها هم حذف می‌شوند، مگر الآن بحث پیاز مطرح نیست؟ و آن را کیلویی حدود ۵ هزار تومان می‌فروشند، چرا؟ چون ۲۰ روز پیش آن را در دزفول کیلویی ۴۰۰ تومان می‌فروختند و الآن یک‌ذره‌اش گیر نمی‌آید چون ما زیرساخت‌ها را به وجود نیاورده‌ایم.

*هنوز قانون تمرکز را به وزارت جهاد نداده‌ایم می‌خواهیم آن را پس بگیریم

الآن من نماینده مجلس می‌خواهم یقه وزارت جهاد را بگیرم، اما می‌بینم سال ۹۲ ما قانون را تحویلش داده‌ایم اما اواخر سال ۹۴ این قانون اجرایی شده و چه وقت فرصت کرده تا زیرساخت‌ها را به وجود بیاورد؟ اول ۱۰ سال به او وقت بدهید، اگر ایجاد نکرد بعد بازخواست کنید تا سردخانه‌ها را به وجود بیاورد. تا شاهد آن نباشیم که پیاز را از کشاورز بخرند ۱۰۰ تا ۱۵۰ تومان، زیر دمای ۵۰ درجه دپو کند و دو روز بعد بوی تعفن بگیرد و تازه هزینه کرد که این کالا را دفن کنیم. الآن چه کسی آسیب می‌بیند، الآن مصرف‌کننده و یک ماه پیش هم تولیدکننده پیاز نابود شد.

*سیاست‌های تجاری ما باید راهگشای تولید باشد

یا در بحث نمودار تار عنکبوتی که تولید امسال تحت تأثیر قیمت سال گذشته است. همیشه گریبان ما را گرفته است. سیاست‌های تجاری ما در اختیار سیاست‌های تولیدی ما باید باشد و بین این دو یک اولویت‌بندی شکل بگیرد که به نظر بنده سیاست تولیدی ما در اولویت است و سیاست تجاری ما باید راهگشای تولید باشد، درصورتی‌که این نیست. مثلاً من به‌عنوان وزیر بازرگانی در دولت نشسته‌ام و می‌گویند امروز در بازار تنش داریم و قیمت پیاز هم به کیلویی ۵ هزار تومان رسیده است. من می‌روم و پیاز وارد می‌کنم و منبع ارز حاصل از نفت هم در اختیارم هست، چون برای ارز آن زحمت نکشیده‌ام که دلم بسوزد آن را نگه دارم و بگویم اگر ارز موجودم را از دست بدهم، بعداً دچار مشکل می‌شوم. یک شبه می‌روم پیاز یا هر کالای دیگری را وارد می‌کنم و از آن طرف تولید داخل زمین می‌خورد.

*واردات بی رویه تولید شکر و روغن را در ۱۰ سال اخیر به عقب راند

فکر می‌کنید سلطان شکر کی و چگونه شکل گرفت؟ کارخانجات چغندر ایران چه زمانی ورشکست شد؟ سال ۸۳ و ۸۴٫ چرا این اتفاق افتاد؟ چون وزارت بازرگانی وقت اولویتش این بود که شکر وارد کند و مصرف‌کننده را راضی نگه دارد. مصرف‌کننده یک سال راضی شد و سال بعد که تولید داخلی زمین خورد تولید شکر به‌شدت کاهش یافت و مصرف‌کننده دو برابر سال قبل زیان دید.

یا در بحث روغن؛ در سیاست‌های تولیدی و بحث خودکفایی‌مان بعد از دو برنامه ۱۰ ساله تولیدی از دهه ۷۰ تا سال ۹۰، ۱۲ درصد خودکفایی‌مان در تولید روغن به ۴ درصد رسید، یعنی رشد منفی! علت چیست؟ قیمت؟ من تولیدکننده فلان دانه روغنی را تولید می‌کنم که قیمتش ۱۰۰ واحد است، چون هزینه‌های تولید در ایران فعلاً بالاست و حمایت‌های دولت مناسب نیست و در کنار آن خارج از کشور همین محصول با یارانه دولت آن کشور با ۸۰ واحد قیمت فروخته می‌شود، نتیجه آن می‌شود که وقتی دروازه را باز کنیم شیب حرکت به سمت داخل اتفاق می‌افتد و تولید دانه روغنی معنا ندارد.

از طرف دیگر وقتی صنعت مرغ و طیور را به کنجاله خارجی می‌بندم، یک ذره که قیمت کنجاله خارجی بالا برود، ارز مبادله‌ای هم به من نمی‌دهند و نمی‌توانم سویا وارد کنم، در نتیجه قیمت مرغ تولید داخل افزایش می‌یابد و این مصرف‌کننده است که آسیب می‌بیند.

اگر ابزار لازم در اختیار وزارت جهاد کشاورزی قرار بگیرد، قطعاً وضعیت تولیدکننده هم بهبود خواهد یافت. تولیدکننده قدرت سرمایه‌گذاری پیدا می‌کند تا تجهیزاتش را به‌روز کند و بهره‌وری‌اش را بالا ببرد، در نتیجه قیمت تمام‌شده پایین می‌آید و درنتیجه مصرف‌کننده هزینه کمتری پرداخت می‌کند.

*ضرورت احیای زنجیره تولید در بخش کشاورزی

از طرفی اگر من‌ِ وزارت جهاد کشاورزی محصول را با واسطه کمتر در اختیار مصرف‌کننده قرار دهم، دیگر محصول ۵۰۰ تومانی نمی‌شود ۵ هزار تومان. در عرض ۴۸ ساعت چه اتفاقی افتاده که ۴ هزار و ۵۰۰ تومان روی قیمت محصولی همچون پیاز می‌رود؟ اگر زنجیره من درست باشد محصول ۵۰۰ تومانی را از کشاورز هزار تومان می‌خرم که کشاورز ۵۰۰ تومان سود بیشتری می‌کند، ‌از آن طرف به مصرف‌کننده هزار و ۵۰۰ تومان می‌فروشم و مصرف‌کننده هم ۳ هزار و ۵۰۰ تومان سود می‌برد و این گونه تعادلی هم در بازار به وجود می‌آید.

ژاپن را مثال می‌زنم. ژاپن بحث بازرگانی و تولیدش را به هم وصل کرده و خوب هم جواب گرفته است. وزارت بازرگانی ژاپن موظف است برای تولیدات داخلی‌اش بازاریابی کند. ترامپ و آمریکا هم موظفند در هر جنگی توسط وزارت دفاع خود بروند تولید بازار کنند. یکی از گپ‌های دیگری هم که داریم در بخش وزارت امور خارجه است و ما بحث معاونت امور اقتصادی در وزارت امور خارجه را در مجلس داریم دنبال می‌کنیم.

*رایزنان بازرگانی در سفارتخانه‌ها جایگاهی ندارند

وزارت امور خارجه آمریکا موظف است بازار تجاری برای انواع اسلحه تا مواد غذایی به وجود بیاورد و هر جنگی که اتفاق می‌افتد پشت سرش باید درآمدی هم داشته باشد که اگر نباشد، آمریکا ورود نمی‌کند. ما الآن می‌رویم در سفارتخانه‌ها می‌بینیم خود رایزن بازرگانی‌مان جایگاهی ندارد، من ۱۰ تا ۲۰ سفارتخانه رفته و دیده‌ام گاهاً‌ رایزن بازرگانی را به دنبال کارهایی می‌فرستند که اصلاً به او ارتباطی ندارد. اصلاً این رایزن نمی‌تواند اتاق بازرگانی ایران را به اتاق بازرگانی کشور مقابل وصل کند و هزار مسئله دیگر.

*وزارت امور خارجه فقط چانه‌زنی دیپلماتیک می‌کند

کار وزارتخانه امور خارجه ما فقط شده چانه‌زنی دیپلماتیک که کدام کشور دوست و برادر ماست. خب! حاصل این کشور دوست و برادر و نزدیکی فرهنگی چیست؟ بالاخره باید یک عدد و رقمی اتفاق بیفتد که آن شکل نمی‌گیرد، به اعتقاد بنده اگر ابزار لازم در اختیار وزارت صنعت،‌ معدن و تجارت و وزارت جهاد کشاورزی قرار بگیرد، اتفاقات خوبی در بحث صادرات خواهد افتاد.

مثلاً نیازی نیست همه ثبت سفارش را بدهیم به یک وزارتخانه مانند جهاد کشاورزی، ‌بلکه ثبت سفارش حوزه مرتبط را می‌توانیم در این وزارتخانه انجام دهیم، یا مثلاً در حوزه گشایش اعتبار، ‌اصناف تخصصی باید به وزارت جهاد کشاورزی منتقل شود تا به بحث تنظیم بازار کمک کنند یا مثلاً میادین میوه و تره‌بارمان هم زیرمجموعه وزارت صنعت است و شما بروید و ببینید این تابع سیاست کجاست؟ این مسائل ما را دچار مشکلاتی می‌کند و حاصل آن است که الآن داریم می‌بینیم.

دیگر آنکه باید خود را ملزم به رعایت قانون کنیم، اختیاراتی را به وزارت جهاد کشاورزی داده‌ایم اما همین اختیارات قانونی را به‌زور توانسته‌ایم یکی‌ونیم تا دو سال بعد از تصویب قانون از وزیر صنعت بکنیم.

وزیر جهاد کشاورزی می‌گوید؛ من به‌اندازه کافی تولید دارم، سطح زیرکشت را ضرب در عملکرد در هکتار کرده‌ام و این‌قدر هم تناژ محصول داریم، جمعیت و مصرف کشور هم یک مقدار مشخصی است. لطفا کسی نیاید محصول وارد کند، اما از آن طرف شاهدیم که دولت از طریق ستاد تدبیر وارد می‌شود، دور می‌زند و می‌رود وارداتش را انجام می‌دهد. ‌این می‌شود ابتر ماندن آن وظایفی که باید وزارت جهاد کشاورزی انجام دهد و بعد تازه یقه این وزارتخانه را هم می‌گیریم که چه و چه!

*وزارت بازرگانی انگیزه‌ای برای صادرات پیاز و سیب زمینی ندارد

من فکر می‌کنم تجارت نفت با تجارت محصولات کشاورزی تفاوت دارد، ما یک منبعی داریم و یک‌طرفه صادرات می‌کنیم و این منبع برای ما تولید ارز می‌کند، اما وزارت بازرگانی هیچ انگیزه‌ای برای صادرات پیاز و سیب‌زمینی و گوشت و حبوبات و این‌گونه مسائل ندارد. اگر دارد، شما به من بگویید کدام تفاهم‌نامه را وزارت بازرگانی در ۴۰ سال گذشته منعقد کرده که توانسته است حرکتی در بخش کشاورزی ما به وجود بیاورد که ما به جایی برسیم؟

*احیای وزارت بازرگانی عقبگرد است

در آخر اینکه دوستان ما در کمیسیون کشاورزی مجلس نظرشان بر این است که تکرار تجارب گذشته‌ای که ما را به جایی نرسانده، عقب‌گرد و زیان است. بیاییم نقاط ضعف و قوت همین ساختارهای موجود را شناسایی کنیم تا نقاط ضعف را برطرف کنیم، البته این پیشنهاد که شورایی برای تنظیم روابط دو مجموعه‌ کشاورزی و بازرگانی شکل بگیرد، ضروری است.

 

چهاردهمین نمایشگاه بین المللی چهاردهمین نمایشگاه بین المللی چهاردهمین نمایشگاه بین المللی چهاردهمین نمایشگاه بین المللی چهاردهمین نمایشگاه بین المللی چهاردهمین نمایشگاه بین المللی مجمع اتحادیه مجمع اتحادیه مجمع اتحادیه
تمامی حقوق متعلق به اتحادیه شرکت های تعاونی کشاورزی گاوداران و دامداران صنعتی خراسان رضوی